وقتی تایپوگرافی رساتر از کلمات صحبت می کند | وال استودیو مقاله ای کاملا حرفه ای در زمینه طراحی گرافیک – تایپوگرافی را برای شما علاقمندان و هنرجویان گرافیک آماده کرده است.
طراحان گرافیکِ خوشذوق، عاشق این هستند که از حروف برای کشفِ رابطه بینِ شکل و محتوای کلمات استفاده کنند. در انتقالِ یک پیام، باید بینِ جنبههایِ بصری و کلامیِ یک طراحی، تعادل برقرار شود.
اما گاهی اوقات، طراحان جنبهی بصریِ حروف را به مراتب بیشتر از جنبهی کلامیِشان بررسی میکنند. در این موارد، زبانِ بصری حرف اول را میزند. این مقاله به این میپردازد که چه زمانی عناصرِ بصریِ حروف بلندتر از کلمات حرف میزنند.
کَل سوون، نویسندهی کتابِ «زبان و حروف»، این نکته را به خوبی بیان میکند:
«این دو حوزهٔ به ظاهر مجزا، اغلب در عمل با همدیگر ترکیب میشوند، زیرا ارتباطی بسیار قوی بین شکلگیریِ کلمات بهعنوانِ یک پیام و انتقالِ آنها بهصورتِ قابلمشاهده وجود دارد.»
– کَل سوون – نویسندهی کتابِ «زبان و حروف»
برای اینکه هیچ سوءتفاهمی پیش نیاید، بیایید اصطلاحاتِ «زبانِ بصری» و «زبانِ کلامی» را روشن کنیم. در طراحی گرافیک حرفهای، زبانِ بصری به معناهایی اشاره میکند که توسطِ ظاهرِ هر دو متن و تصویر ایجاد میشوند. در این مقاله، اصطلاحِ «زبانِ بصری» به شخصیت و اهمیتی اشاره میکند که از طریقِ انتخابِ دقیقِ حروف ایجاد میشود. زبانِ کلامی، معنایِ تحتاللفظیِ کلمات، عبارات و جملات است.
در بخش اولِ این مجموعهٔ دو قسمتی، نگاهی به تأثیر قدرتمندِ حروف در کنترلِ معنا خواهیم انداخت. ما طیف گستردهای از نمونهها را بررسی خواهیم کرد، از زبانِ کلامیای که الهامبخشِ پردازشِ بصری است تا زبانِ بصریای که بر معنایِ کلامی غالب است. همچنین پیامدهای انتخابِ حروف در معنا و تفسیر مورد بررسی قرار خواهند گرفت. و نشان خواهیم داد که چگونه یک پیامِ واحد را میتوان بهشیوههایِ مختلف ارائه کرد تا مجموعهای از واکنشها را منتقل کند و برانگیزد.
همه ما پیشینههایِ فرهنگی و تجربیاتِ متفاوتی داریم که به نحوی بر درکِ ما از حروف تأثیر میگذارند. بنابراین، صرفنظر از مهارت و تلاشِ طراح، تعدادی از جنبههایِ غیرقابلِ کنترل باقی میمانند، از جمله درکِ مخاطب، انتظارات، دانش، تجربیات و ترجیحاتِ او. و در حالی که در نظر گرفتنِ تمامِ این پاسخهایِ غیرقابلپیشبینی به حروف غیرممکن است، آگاهی از آنها، اهمیت دارد.
کنترل احساسات و واکنشها با حروف | وقتی تایپوگرافی رساتر از کلمات صحبت می کند
زبانِ بصری که هنگام طراحی با حروف شکل میگیرد، نه تنها میتواند احساسات، بلکه حتی واکنشهای جسمی را برانگیزد. نمونههای زیر، تصاویر سادهای از تأثیراتِ متنوع و احساسی هستند که با تغییرِ زبانِ بصریِ یک پیام، هنوز همان زبانِ کلامی می باشند.
اولین جفت از این تصاویر، کلمهیِ درشت و پررنگِ واحدی را نشان میدهد که با حروفِ کوچک و با فاصلهی کم نوشته شده است. جایگیریِ آن در قاب، کلمه را حاکم و رسا میکند و پیام، مشتاق، صمیمی و مطمئن جلوه میکند. انگار که فردی که صحبت میکند از دیدنِ شما خوشحال است و با لبخندی بزرگ به سمت شما میآید.
دومین تصویر، با وجود اینکه دقیقاً همان عبارت خوش آمدگویی را ارائه میکند، به طرز چشمگیری با تصویر اول تناقض دارد. نوع حروف، حروف بزرگ یا کوچک، اندازه و جایگیری همگی بر یک دیدار بسیار دورتر و مرددتر دلالت میکنند. در واقع، اگر فکر کنید که فردی که اینجا صحبت میکند اصلاً مطمئن نیست که بخواهد شما را تحویل بگیرد یا خیر، کاملاً در اشتباه هستید. این قدرت تایپوگرافی را به تصویر می کشد که میتواند احساسات منفی یا مثبت را در بیننده برانگیزید.
کاملاً درست است. خواندنِ بلندِ این مثالها، به ما کمک میکند تا بهسرعت از تأثیراتِ متفاوتِ زبانِ بصری قدردانی کنیم. اگر مثالِ اول را با صدای بلند بخوانید، یک فریادِ شوقآورِ بلند خواهد بود که صمیمیت، دوستی و گشودگیِ واقعی را ساطع میکند. و اگر همان کلمه را در مثالِ دوم با صدای بلند بخوانید، با لحنی بسیار آرامتر، صدایی تقریباً مردد، بدونِ اطمینان و لذتِ مثالِ اول ارائه میشود. طیفِ بینهایتی از جایگزینهایِ تایپوگرافی وجود دارد که تغییراتِ ظریف یا چشمگیر در حجم و لحنِ صدا ایجاد میکنند.
این مثالها بهخوبی نشان میدهند که چگونه با انتخابهای ظریفِ تایپوگرافی، میتوان طیف وسیعی از احساسات و واکنشها را در مخاطب برانگیخت. بدون نیاز به تغییر کلمات، صرفاً با تغییر نوع فونت، اندازه، رنگ، فاصله و چینش کلمات، میتوان پیام کاملاً متفاوتی را منتقل کرد. این قدرتِ شگفتانگیزِ حروف است که میتواند فراتر از کلمات، با مخاطب حرف بزند و او را تحت تأثیر قرار دهد.
بهرهگیری از حداکثر قدرتِ زبانِ بصری
زبانِ کلامی اغلب برای الهامبخشیدن و شکلدادن به طراحی و حروف بهمنظور انتقالِ پیام استفاده میشود، با هدفی که بیشترین تأثیر را بر واکنشِ مخاطب داشته باشد. ترکیبِ دقیقِ مفهومِ ضمنیِ یک طراحی با معنایِ تحتاللفظی میتواند به نتیجهای به یادماندنی منجر شود.
یکی از آثارِ متعددِ هرب لوبالین در مسابقهٔ شرکتِ گرافیکِ تصویریِ سال ۱۹۶۴، دارای نقلقولی با دقت انتخابشده از ویراستار و نویسندهٔ آمریکایی، کاسکی استیننت است. لوبالین با استفاده از ترکیبِ ظریف و سنجیدهٔ جزئیاتِ تایپوگرافی، موفق شده است پیامی ناخوشایند را جذاب و دلنشین جلوه دهد. این نقلقول بیان میکند: «دیپلمات فردی است که میتواند به شما بگوید به جهنم بروید، بهگونهای که واقعاً مشتاقِ آن سفر شوید.» نقطهی کانونیِ این بیان، یعنی گفتهشدنِ «برو به جهنم» در قالبِ خوشنویسیِ متهور و ظریفی نشان داده شده است، بهطوریکه این بیانِ کمی توهینآمیز را میتوان در نگاهِ اول، چیزی دانست که میتوان با اشتیاقِ زیاد، منتظرِ آن بود.
کارِ طراحِ حروفِ دستی، آلیسون کارمایکل، طیفِ گستردهای از نمونههایِ معاصر را ارائه میدهد که بهزیبایی تأثیرِ قدرتمندِ حروف را نشان میدهد. یکی از این طراحیها، آگهیِ تبلیغاتیِ برای Creative Circle است. حروفِ دستنوشتهٔ کارمایکل به سبکِ ظریفی روی درِ یک میزِ تحریرِ قدیمی حکاکی و مرکبکاری شده است. در نگاهِ اول، به نظر میرسد به اثری زیبا و احتمالاً تاریخی از حروفِ گوتیک نگاه میکنیم؛ لحظاتی بعد، واقعیت آشکار میشود و معنای نسبتاً ناخوشایندِ متن، روشن میشود.
حروف، آینهی دروغ و حقیقت: شاهکار جیسون مان
مورد خیرهکنندهی دیگری از زبانِ بصریِ حروف، اثرِ طراح آمریکایی، جیسون مان، است که به پوسترهای موسیقی فوقالعادهی خود مشهور است. این نمونه برای گروه Liars، عمدتاً تایپوگرافیک است، با بخشهایی از هر حرف که بههوشمندانه حذف شدهاند تا مخاطب تصویرِ کامل را دریافت نکند. حقیقت چیست؟ انتخابِ حروف نیز قابل توجه است؛ تضادِ شدیدِ خطوطِ ضخیم و نازک آن، به تضادِ میان حقیقت و دروغ اشاره میکند.
این حذفهایِ ظریف و استراتژیک، حسِ کنجکاوی و رمزگشایی را برمیانگیزد. مخاطب ناخودآگاه تلاش میکند تا حروفِ ناقص را کامل کند، تا حقیقتِ پنهان را کشف کند. این تعامل، پیامِ نهفتهی پوستر را تقویت میکند: دروغها اغلب پنهاناند، آنها را باید آشکار کرد و معنایِ واقعی را جستجو کرد.
انتخابِ فونت، به همان اندازه حذفها، مهم است. خطوطِ ضخیم و نازکِ با تضادِ بالا، تأکیدی بر دوگانگیِ حقیقت و دروغ هستند. حروفِ ضخیم و تیره میتوانند نمایانگرِ دروغهایِ سنگین و آشکار باشند، در حالی که خطوطِ نازک و ظریف میتوانند حقیقتِ شکننده و پنهان را نشان دهند.
این شاهکارِ جیسون مان، نمونهای عالی از قدرتِ حروف در برانگیختنِ احساسات و تفکر است. بدونِ نیاز به تصاویرِ پیچیده، این پوستر بهسادگی با استفاده از چیدمان و انتخابِ هوشمندانهی حروف، پیامی عمیق و تأثیرگذار را بیان میکند.
رازهای کلمات: شخصیت، لحن، و فراتر از آن
نمونهی عالیای که آوردید، قدرت حروف را در آشکارسازی لایههای پنهانِ یک پیام نشان میدهد. جملهی «من شیرِ مخصوصِ آدمهایِ سطحِ بالا میخوام!» از «خونهآراییهای حفظ ظاهر»، سریال کمدی محبوب BBC، بهظاهر فقط خواستهای ساده برای شیر باکیفیت است. اما نحوهی نمایشِ این جمله با حروف، داستانِ دیگری را روایت میکند.
انتخابِ هوشمندانهی فونت و چیدمان حروف، شخصیتِ غریب، تظاهرگر و رئیسمآبِ هایسینت باکت را زنده میکند. کلماتِ «میخوام» و «مالِ من» با افزایشِ ناگهانیِ اندازه، جلبِ توجه میکنند و حاکمیتِ خواستههایِ او را نشان میدهند. کلمهی «سطحِ بالا» با حروفِ بزرگ برجسته میشود، در حالی که «شما» کوچک و ساده نوشته شده است، گویی که مخاطبش، یعنی شیردار بیچاره، اهمیتی چندان ندارد. این بازیِ ظریفِ اندازه و فونت، کاملاً با لحنِ دستوردهنده و نگاهِ از بالای شانهی هایسینت هماهنگ است.
اما تأثیرِ حروف فراتر از بیانِ صریحِ شخصیت است. انتخابِ فونتِ Serif با حروفِ ایتالیکِ خوشفرم و حروفِ بزرگ، نه تنها سن و طبقهی اجتماعیِ هایسینت را تداعی میکند، بلکه حسِ غرور و خودبزرگبینیِ او را نیز القا میکند. تصور کنید همین جمله را با فونتی متفاوت، مثلاً یک فونتِ Slab Serif، بنویسیم. ناگهان شخصیت عوض میشود، دیگر یک زنِ میانسالِ متظاهر و خودبین نیست، بلکه لحنی عصبانیتر و خشنتری میگیرد. این تغییر سادهی فونت نشان میدهد که چگونه با کمترین تغییرات، میتوان احساسات و برداشتهای متفاوتی از یک پیام ایجاد کرد.
این مثال، تنها قطرهای از دریای شگفتانگیزِ ارتباطاتِ انسانی است که در بسترِ حروف نهفته است. طراحان گرافیک با درکِ ظریفِ تأثیرِ فونت، رنگ، فاصله و چیدمان، میتوانند شخصیتها را زنده کنند، لحنِ صدا را منتقل کنند و داستانهایی را روایت کنند که کلماتِ به تنهایی از عهدهی آن برنمیآیند.
تمام نمونههایی که در این مقاله بررسی کردیم، به وضوح نشان میدهند که پردازشِ تایپوگرافی، دست در دستِ زبانِ کلامی کار میکند تا معنا را خلق کند، تقویت کند و حتی دگرگون نماید. در حالی که ارزشِ زیباییشناختیِ طراحی همواره مهم است، نباید از اهمیتِ حروف در تحت تأثیر قرار دادنِ معنا، غافل شد.
نقش و در واقع، الزامِ طراح در ایجادِ لحنی که معنایی فراتر از پیامِ کلامی به آن میبخشد، همواره موضوعِ بحث و جدل بوده است. بسیاری از طراحان گرافیک و دانشگاهیان بر این باورند که طراحان، مسئولیتِ افزودنِ «چاشنی» به کار خود را دارند؛ و این تنها به انتقال و تقویتِ معنا منجر نمیشود، بلکه پیام را لذتبخش و خواندنی و به یادماندنیتر میکند.